درد دل از فساد مرگی تدریجی

ساخت وبلاگ
درد دل از فساد مرگی تدریجی:

فساد اداری هیولای در حال فربه شدن!تصویر فساد در حال سیستمی شدن است

من و دو دانشجویی که سال 92 برای اولین بار بعد از 14 سال داشتیم وارد کشور عزیزمان با نگاهی متنوع می شدیم از همون لب مرز نیرنگ و فساد را دیدیم در کمپ لب مرز به ما گفتند که برای شما ونی در بستی می گیریم( ما با تعدادی دانشجوی دیگه) تا شما را به کمپ انصار در هرات ببرد راننده ون وقتی وارد خاک هرات شدیم گفت یک نفر هست توی راه که اونم سوار می کنیم و قتی مارا به داخل محله ای برد تقریبا 12 نفری سوار ون شدند داخل و بالای سقف ون. این یک گونه ای از نیرنگ بود.و از اونجا به کابل با هتل های گران که تجهیزات خوبی هم نداشت و سر انجام به مزار و سرپل. در سر پل چند روزی ماندیم بعد رفتیم که تسکره بگیریم که یک گونه ای از فساد را در اونجا دیدیم.ما را 5 بار از ولسوالی به قومندانی که حدود 500 متر فاصله و روی تپه ای قرار داشت پاس کاری کردند تعجب این جاست که مسئول تسکره فردی معتاد و کم سوادی در حد یک یا دو کلاس بود که شاید نمی توانست دست خط خودش را بخواند.یعنی در این ولسوالی بزرگ افراد با سوادی دیگری وجود نداشت که به جای این شخص می گماشتند قطعا وجود دارد اما این یک نوعی از پارتی بازی است که فامیل های خودشان را هرچند بی سواد باشد مدرکی قلابی بهش درست کرده و به او مقامی می دهند و در پستی قرار می دهند یعنی در این دستگاه حکومتی جایی برای افراد تحصیل کرده و مجرب وجود ندارد به طوری که فردی بی سواد را همزمان بهش دیپلم و کارشناسی میدن و در پستی در بدنه ی این دولت ضعیف می گمارند.با این کارهای پارتی و فساد از کچا افغانستان مظلوم ما آباد شود.ما برگه تسکره را که یک برگه آچار بود نزد رئیس قومندانی بردیم وقتی نزد در اتاقش رسیدم به ما گفت چی می خواهین بیائین داخل در حالی که روی تختش دراز کشیده بود حتی حاضر نشد به خاطر ما که این همه سال درس خواندیم و برای اولین بار به وطنمان رفتیم از جایش بلند شود وسلامی کند همون طور خوابیده برگه های ما را امضاء کرد این نشانه ای از بی لیاقتی و بی سوادی چنین افرادی می باشد که بهش پست و مقام داده اند. بعد از امضای برگه ها از تپه پایین رفته و به ولسوالی رفتیم در اونجا حدود 15 دقیقه ای ماندیم تا تسکره مارا امضاء کنند.قبل از این کار ها ما عریضه ای 50 افغانی از دکه ی روبروی ولسوالی گرفتیم و به ولسوالی تحویل دادیم.خلاصه پس از نهایی شدن تسکره مسئول تسکره ما را به همراه قریه دار از ولسوالی به بیرون کشاند و در خرابه ای برد قریه دار به ما گفت خوب بچه ها این آقا برای شما زحمت کشیده و تسکره درست کرده نفری 200 افغانی بدهین یکی از بچه گفت که ما دانشجو هستیم پول زیادی نداریم.گفت خوب 100 افغانی بدین تا تسکره هاتون راد بگیرین ما که در این دام فساد که در کل افغانستان عزیزم پهن کرده بودند افتادیم و 100 افغانی بی زبان را تقدیم کردیم از ترس اینکه تسکره به ما ندهند به کی شکایت کنیم ویا از این فساد به کی شکایت کنیم.
نمونه ی دیگز فساد را در خانواده های شهداء و معلولین دیدیم یعنی در روستایی که تعداد شهدای واقعی آن از 50 یا 60 تن عبور نمی کند تمام خانواده ها شهید داشتند تعدادی بیش از300 تن که همه سالیانه از وازت شهداء و معلولین حقوق می گرفتند حدود 40 تا 50000 افغانی وشخصی که این خانواده ها را به دروغ در این وزارت وصل کرده بودند از این 60000 هزار افغانی 10000 از هر شهید می گیرد و پول دار اون منطقه شده بود.این همه فساد در کل افغانستان موج می زند.
فاسدان و تروریستان این ملکت افغانستان مارا در قله ی کوهی از یخ دست هایش را از پشت بسته و طناب دار به گردنش آویخته اند و با ایجاد گرمی فساد و ترورها و کشتن مردم بی دفاع و مظلوم این کشورسعی دارند این قله یخ را به تدریج ذوب کنند تا طنابی که به گردن افغانستان مظلوم انداخته اند محکم تر شود و در طی زمان طولانی به تدریج افغانستان را به تباهی بکشانند.آیا وآیا افغانستان می تواند به این راحتی ها نفسی بکشد و خود را از این دام گسترده نجات دهد چقدر زمان نیاز هست................؟!


برچسب‌ها: درد دل از فساد مرگی تدریجی
آبخور دیار آفتاب...
ما را در سایت آبخور دیار آفتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abkhora بازدید : 158 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 14:33